اینجا، آن بیرون برف میبارد. آنجا هم برف میبارد؟ اینجا هوا سرد است. آنجا هم هوا سرد است؟ اینجا من نوکِ دستانم لمس شده. آنجا هم کسی نوکِ دستانش لمس شده؟ اینجا من چشمانم را میبندم، آنجا هم تو چشمانت را میبندی؟ اینجا من به باران میاندیشم، و اینکه میتوان زیر باران قدم زد، و اینکه میتوان کیک خورد و چای، و اینکه نمیتوان همینها را به آسانی از خطوط درهم و برهم مغز زدود. آنها به مغز میچسبند و به روح میچسبند و تدبیری هم نیست.
اینجا من دلم گرفته، آنجا کسی دلش گرفته است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر